دل نگاره

چیزی شبیه درد دل است این نگاره ها

دل نگاره

چیزی شبیه درد دل است این نگاره ها

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

نه شیر داره نه سانسور!

نقدی بر شعر اتل متل

به شعر بی‌تربیتی زیر توجه کنید:

«اتل متل توتوله/گاو حسن چجوره؟/ نه شیر داره نه سانسور!/شیرشو بردن هندستون/ یک زن کردی بستون/ اسمشو بذار عنقزی/ دور کلاش قرمزی/ آچین و واچین/ یه پاتو برچین»

مریدان چون این سخن شنیدندی، نعره‌ها زدندی و خرقه‌ها دریدندی و از خود بیخود شدندی!

معلوم نیست این شعر پر مغز! چطور از شاعر ذی‌شعور ما ساطع گشته که همه این‌طور حیران و در عجب مانده‌اند. اول شعرش (اتل متل) مشخص نیست به زبان چه زبان بسته‌ای سروده شده. توتوله چه بسا فحش بدی باشد! شاعر در این‌جا از احوالات گاو حسن می‌پرسد و خود در جواب با بی‌ادبی می‌گوید که این گاو نه شیر دارد و نه سانسور! بعد معلوم نیست چطوری شیری که ندارد را برده‌اند هندستون؟ حسن از محل درآمد صادرات شیر گاو بی‌شیرش به هندوستان می‌تواند برود یک زن کردی بستاند. زن بی‌تربیتی که به جای روسری کلاه دورقرمزی سر می‌کند.چه اسم مسخره‌ای هم رویش گذاشته: عنقزی! حالا می‌ذاشتی کلاه‌قرمزی باز قابل تحمل‌تر بود! آچین و واچین هم که به توتوله و اتل و متلش ملحق می‌شود. اما نکته مهم شعر در جمله پایانی‌ست که شاعر پس از این همه مزخرف‌بافی و جفنگ‌سرایی خواستار برچیده شدن یک پایت می‌شود.