حکایت تب اربعین
پیرمردی عصا می زند و می ترسد که نرسد….
مادری بچه ی سه ساله اش را سوار جعبه نوشابه ای کرده و با تسمه ای می کشدش، چهارصد کیلومتر را، و بچه در تکان های جعبه غرق لذت ست…..
پسری پدرش را روی ویلچر هل میدهد و دست خواهر کوچکش را گرفته و هیچ خاطرش رنجیده نیست...
از بلندگوی موکبی صدای نوحه میآید، زنانی که برای استراحت روی صندلیهای آنجا نشستهاند بلند بلند گریه میکنند! جلوتر مردان با صدای سینهزنی موکبی دیگر مشغول عزاداریند.
آن مرد عرب سر جاده ایستاده، به زور میخواهد تو را به خانهاش ببرد تا برکت سفرهاش شوی آن شب. و تو اگر جرأت داری دعوتش را رد کن تا به پایت بیفتد!
دختر کوچکی کاسهای آب در دستانش گرفته و با چشمانش التماس میکند که آن را بنوشی به یاد حسین...
به عنوان کسی که هفت هشت بار توفیق زیارت عتبات رو داشته (که اکثرشم پیاده بوده)، گفتم شاید تجربیاتم به درد دیگر دوستان بخوره.
کلیات:
سفرها دست امام رضا(علیه السلام) است. (رجوع کنید به دعای توسل غیرمشهور) پس قبل از رفتن به کربلا باید رفت از مشهد برات گرفت و این یک شعار نیست.
درسته که آقا باید بطلبد تا شما راهی سفر شوید. اما این را از خاطر نبرید تا شما خودتان نخواهید و ته وجودتان عشق به رفتن نباشد آقا هم نخواهد طلبید. زور که نیست!
سفر کربلا پول نمیخواهد دل میخواهد. بیخود نگران پولش نباشید. تنها سفری که توصیه شده حتی با قرض و قوله هم آن را بروید کربلاست (در مورد حج همچین توصیه ای نشده) پولش برمیگردد. چند برابر هم برمیگردد.
در مورد زیارت نیمه شعبان ظاهرا احادیث بیشتر و ثواب بالاتری نوشته شده است اما زیارت اربعین هم نشانه مومن است. یعنی اگر خواستی یک شیعه را از ظاهرش بشناسی ببین اربعین میرود کربلا یا نه.
در ضمن دنبال راحتی و پیک نیک نباشید. اصلا جور در نمیآید. سفر کربلا به هر حال سخت است. سفر کیش که نمیروید. با مشهد هم خیلی فرق دارد. مخصوصا اگر عزم پیاده روی دارید. از الان خودتان را برای لذت سختی در راه حسین (علیه السلام) آماده کنید که بسیار دلچسب است.
به مناسبت روز دانشجو
اصلا مگر علم هم مهم است واقعا؟؟!! اصلا مگر دانشگاه محل علمآموزی است؟ مگر چند درصد آنچه تا کنون از طریق ساختارهای آموزشی آموختهام به درد دنیای من خورده است که الباقی به درد بخورد؟ اصلا آخرت را هم میگوییم بیخیال!
در یادداشت قبلی، برای شناخت بیشتر فضای مجازی، از مفهوم «مکان مجازی» شروع کردیم و از تفاوت معنای «فضا» و «مکان» گفتیم. همچنین به این مطلب اشاره کردیم که با وجود اینکه مفهوم فضا برای دنیای مجازی مناسبتر است، اما مفهومی به نام «مکان مجازی» شکل گرفته است که ویژگیهای آن با مفهوم «مکان فیزیکی» تفاوتهایی دارد. در این یادداشت تلاش داریم تا برخی از ویژگیهای این مفهوم را تبیین کنیم.
نقدی بر بسیجی امروزی
به مناسبت هفته بسیج
بینظم، بیسواد، علاف، مغتخور(ساندیسخور)، چماق به دست، دنبال سهمیه و موتور سنگین و عشق بیسیم... این کلمات شما را یاد چه واژهای میاندازد؟ بله، بسیجی!!! راستی روتون میشه هرجا که میرید بگید من بسیجیم؟ یا روتون میشه تو دانشگاه با چفیه برید سر کلاس؟
قبول! یه مقدارش تبلیغات منفی دشمنه. اونا بلدن کجا رو بزنن. ولی منصفانهش اینه که تقصیر خودمونم هست. ما بسیجیا اونقدی که باید منظم میبودیم نبودیم، اونقدی که باید اخلاص میداشتیم نداشتیم، اونقدی که باید درس میخوندیم نخوندیم... آخرشم اینطوری شد که خیلی از اونایی که تو پایگاه بسیج دیده میشن زیاد چنگی به دل نمیزنن... شهدای بسیجی الگوهای خوبی بودن لابد ما راهشونو درست ادامه ندادیم که الان وضع این شده و بسیجیای غیرشهید الگو نیستن! طبیعی هم هست تو جامعهای که بسیجیاش نتونن الگو بشن بازیگرا و فوتبالیستها جاشون رو پر میکنن.
معروفترین عبارتی که از امام راحل در مورد بسیج وجود داره یادتون میاد؟ «بسیج لشگر مخلص خداست.» بیاید یه بار دیگه خودمونو چک کنیم. اگه اردوی بسیج اومدیم با رفقا یه تفریحی بکنیم و یه زیارتی و برگردیم، اگه بسیجی شدنمون یه ذره به سهمیه دانشگاه و کم شدن سربازی و استخدام یا به عشق موتور سنگین و گاز اشک آور و ایست بازرسی ربط داره، حتی اگه اومدیم تو بسیج که اوقات فراغتمون پر شه همش یعنی ناخالصی.
آره «بسیجی واقعی همت بودو باکری» ولی قرار نیست همتها و باکریها دیگه تو تاریخ تکرار نشن.
آهای! برادری که میخوای یه مشت (بخوانید یه حلقه) دانشجو رو هدایت و تربیت کنی! میتونی مثل شهدا الگو باشی؟ آبروی بسیج دست توئه ها!!! تغییر ذهنیت آدما در مورد بسیج و بسیجی وظیفه توئه. تو باید از نظر درسی برترین از نظر نظم و برنامهریزی بهترین از نظر مهر و عطوفت نرمترین، از نظر کوشش و تلاش فعالترین و خلاصه تو هر کاری الگو باشی. ازین به بعد که میخوای الگو باشی نکنه یه وقت ظاهرت شبیه بسیجیا نباشه، نکنه دغدغه نماز اول وقت نداشته باشی، نکنه موقع عصبانیت حرف بدی از دهنت دربیاد...
«برادران من هدف از زندگی چیست؟ خداوند قادر متعال انسان را آفرید تا به کمال برسد و ما که دارای مکتبی پرمحتوا و غنی هستیم باید در راه اسلام و خدا جهاد کنیم و برای شهادت آماده باشیم و از بذل جان و مال خویش دریغ نورزیم. بار گران انقلاب خونبارمان بر دوش ما نهاده شده است. پس بکوشیم اصالت و رسالتمان را تا پای جان حفظ کنیم.» (شهید اکبر خیرالهی)